شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید رضا حمیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد رضا حميدي »
بسم الله الرحمن الرحیم من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا . (سوره احزاب، آیه 23 ) درود و سلام بر خمینی کبیر. درود و سلام بر تمام بندگان خوب خدا. درود و سلام بر تمام شهدای گلگون کفن تاریخ اسلام. درود و سلام بر تمام رزمندگان جمهوری اسلامی ایران. درود و سلام بر پدران و مادران شهید داده. راستی چقدر زیبا و پر معنا است شهادت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد رضا حميدي »
بسم الله الرحمن الرحیم من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا . (سوره احزاب، آیه 23 ) درود و سلام بر خمینی کبیر. درود و سلام بر تمام بندگان خوب خدا. درود و سلام بر تمام شهدای گلگون کفن تاریخ اسلام. درود و سلام بر تمام رزمندگان جمهوری اسلامی ایران. درود و سلام بر پدران و مادران شهید داده. راستی چقدر زیبا و پر معنا است شهادت...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید حسین نصیرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین نصیرپور اکنون که در جبهه نبرد حق و باطل هستم (جبهه سید خلف)، وظیفه شرعی خود میدانم که قبل از شهادت وصیتنامه خودم را تنظیم کنم. من به صورت حرف وصیتی ندارم. یک حرف با جوانان متعهد و مسئول مملکتم دارم و آن این است که در این میدان مقدس نبرد و جبهه حق علیه باطل هر روز دهها جوان به عشق اسلام و در غربت میجنگند و در غربت شهید میشوند، فقط...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین نصیرپور اکنون که در جبهه نبرد حق و باطل هستم (جبهه سید خلف)، وظیفه شرعی خود میدانم که قبل از شهادت وصیتنامه خودم را تنظیم کنم. من به صورت حرف وصیتی ندارم. یک حرف با جوانان متعهد و مسئول مملکتم دارم و آن این است که در این میدان مقدس نبرد و جبهه حق علیه باطل هر روز دهها جوان به عشق اسلام و در غربت میجنگند و در غربت شهید میشوند، فقط...
شهدا سال 61-زندگینامه شهید سید کمالالدین مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
سیدی نورانی از سلاله پاک رسولالله (ص) در روستای دهریز از توابع شهرستان نیریز در سال ۱۳۳۵ محیط خانوادهای متدین را روشن نمود. به اذن خدا اذان و اقامه را در گوشش خواندند و نام مبارکش را «سید کمال» خطاب کردند. هنوز دستهای مهربان و پر عطوفت مادر موهای زیبای سید را شانه نکرده بود که فلک او را از نعمت داشتن مادر محروم ساخت. غم سنگین بیمادری روحیه لطیف و ظریف کودکانه او را سخت متأثر ساخت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
سیدی نورانی از سلاله پاک رسولالله (ص) در روستای دهریز از توابع شهرستان نیریز در سال ۱۳۳۵ محیط خانوادهای متدین را روشن نمود. به اذن خدا اذان و اقامه را در گوشش خواندند و نام مبارکش را «سید کمال» خطاب کردند. هنوز دستهای مهربان و پر عطوفت مادر موهای زیبای سید را شانه نکرده بود که فلک او را از نعمت داشتن مادر محروم ساخت. غم سنگین بیمادری روحیه لطیف و ظریف کودکانه او را سخت متأثر ساخت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدیار ابراهیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمديار ابراهيمي »
آن زمان که باد خزان بر برگهای سبز درختان زده و بوی زندگی و طراوت را از آنها گرفته بود، با رسیدن طفلی زیبا، خانواده ابراهیمی از عشایر غیور فارس،بوی بهار را در پاییز احساس کردند. در چهارم آبان 1309 در میان عشایر ایل خمسه، در روستای قشلاقی بدنیا آمد. نام اورا محمدیار نهادند.کودکی را در کنار خانواده و سفرهای عشایری (تغییر مکان از ییلاق به قشلاق و برعکس) در روستاهای مختلف پشت سرگذاشت. از بسیاری سفر، خامی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمديار ابراهيمي »
آن زمان که باد خزان بر برگهای سبز درختان زده و بوی زندگی و طراوت را از آنها گرفته بود، با رسیدن طفلی زیبا، خانواده ابراهیمی از عشایر غیور فارس،بوی بهار را در پاییز احساس کردند. در چهارم آبان 1309 در میان عشایر ایل خمسه، در روستای قشلاقی بدنیا آمد. نام اورا محمدیار نهادند.کودکی را در کنار خانواده و سفرهای عشایری (تغییر مکان از ییلاق به قشلاق و برعکس) در روستاهای مختلف پشت سرگذاشت. از بسیاری سفر، خامی...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید جهانگیر بنی اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش میکشید. اوایل تابستان ـ6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لایگردوی داراب، در خانهای گِلی، چشمان پاک و بیآلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنهکلاغی شد و بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش میکشید. اوایل تابستان ـ6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لایگردوی داراب، در خانهای گِلی، چشمان پاک و بیآلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنهکلاغی شد و بعد از...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید. اینجانب وصیت میکنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز میکنند، حس میکنم که حتی جسدم از آنان خجالت میکشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید. اینجانب وصیت میکنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز میکنند، حس میکنم که حتی جسدم از آنان خجالت میکشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سیروس مقتدر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حنظلهوار حجلهگاه را ترک کرد و قدم به قربانگاه عشق نهاد؛ با گامهای مصمم چون کوهی استوار در مقابل متجاوز ایستاد و سر به خدا سپرد. سیروس، سال ۱۳۴۳ دریکی از روستاهای بخش سرچهان شهرستان آباده، در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. کودکی را در کنار خانواده که تأمین معاش را بر پایه دامداری نهاده بود، آغاز کرد. خانواده سیروس، برای به دست آوردن مراتع خوب و مناسب از بخش سرچهان، به بخش آباده طشک ـ منطقه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حنظلهوار حجلهگاه را ترک کرد و قدم به قربانگاه عشق نهاد؛ با گامهای مصمم چون کوهی استوار در مقابل متجاوز ایستاد و سر به خدا سپرد. سیروس، سال ۱۳۴۳ دریکی از روستاهای بخش سرچهان شهرستان آباده، در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. کودکی را در کنار خانواده که تأمین معاش را بر پایه دامداری نهاده بود، آغاز کرد. خانواده سیروس، برای به دست آوردن مراتع خوب و مناسب از بخش سرچهان، به بخش آباده طشک ـ منطقه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه بهسوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچههای روستای مشکان از توابع نیریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه بهسوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچههای روستای مشکان از توابع نیریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید اسماعیل نظرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میخورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میخورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57
58
59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي